×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

javad seif

قايق کاغذی

قايق کاغذی رو آب داره ميره
من نگاش ميکنم و گريم ميگيره
قايق کاغذی ميره و ميدونم
كه براي گريه كردن ديگه ديره
زندگيم كتاب مثنوي نبوده
من از اون روزي كه دنيا رو شناختم
زندگيم يه تيكه كاغذ پاره بوده
كه ازش يه قايق كاغذي ساختم
كي برام مونده كه با دست محبت
روي سينم بفشارد عشق و شادي
چي برام مونده به جز اشك ندامت

که به چشم خشک من تو هدیه دادی


جمعه 30 اردیبهشت 1390 - 10:45:03 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


کمی با من مدارا کن


چی بگم


پاییزه


شبی تاریک و بیم موج و گردابی چنین حائل


خسته از شکستنم


منم آدمم اینو بفهمین


برو


آرزو


بی نهایت میخوامت تو رو


باز باران


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

110562 بازدید

31 بازدید امروز

14 بازدید دیروز

172 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements