×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

javad seif

هوای حوا

دل من یه روز به دریا زد و رفت

پشت پا به رسم دنیا زد و رفت

پاشنه كفش فرار رو ور كشید

آستین همت و بالا زد و رفت

یه دفعه بچه شد و تنگ غروب

سنگ توی شیشه فردا زد و رفت

حیوونی تازگی آدم شده بود

به سرش هوای حوا زد و رفت

دفتر گذشته ها رو پاره كرد

نامه فردا ها رو تا زد و رفت

دل من یه روز به دریا زد و رفت

پشت پا به رسم دنیا زد و رفت

زنده ها خیلی براش كهنه بودن

خودشو تو مرده ها جا زده و رفت

 هوای تازه دلش میخواست ولی

آخرش توی غبارا زد و رفت

دنبال كلید خوشبختی میگشت

خودشم قفلی رو قفلا زد و رفت

حیوونی تازگی آدم شده بود

به سرش هوای حوا زد و رفت

یکشنبه 15 مهر 1391 - 11:15:55 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


کمی با من مدارا کن


چی بگم


پاییزه


شبی تاریک و بیم موج و گردابی چنین حائل


خسته از شکستنم


منم آدمم اینو بفهمین


برو


آرزو


بی نهایت میخوامت تو رو


باز باران


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

110574 بازدید

12 بازدید امروز

31 بازدید دیروز

151 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements